Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-05@22:36:19 GMT

۸ سال انتظار برای دیدار مادر!

تاریخ انتشار: ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۵۲۴۷۰

هفت سال بیشتر نداشت که مادر معتادش دیگر نمی توانست از او نگهداری کند به همین دلیل ناچار شد «هستی» را به یکی از مراکز بهزیستی تحویل دهد تا در آن جا فرصت دوباره ای برای رسیدن به آرزوهایش بیابد و زندگی بهتری را تجربه کند اما اکنون...

به گزارش خراسان، سرگذشت دختری به نام «هستی» از آن جا در ستون در امتداد تاریکی روزنامه خراسان نقش بست که خانم سلیمانی (مددکار اجتماعی مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست در سبزوار) در جست وجوی یافتن پدر و مادر یکی از کودکان بی سرپرست برآمد و پس از مطالعه پرونده «هستی» به نشانی در بولوار توس مشهد دست یافت که در گزارش پلیس 110 ثبت شده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به همین دلیل او با سرهنگ مریم محمدیان (مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری معراج مشهد) تماس گرفت و موضوع را مطرح کرد. طولی نکشید که با دستور سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج) عوامل انتظامی وارد عمل شدند و به تحقیق در محله مذکور پرداختند، اما هیچ اثری از نزدیکان دختری به نام «هستی» پیدا نکردند تا این که مشخص شد منزلی که نشانی آن در پرونده دختر 15 ساله وجود دارد، تخریب شده و به جای آن واحدهای آپارتمانی قد کشیده اند. در حالی که همه عوامل انتظامی از یافتن خانواده «هستی» ناامید بودند، چند روز قبل مردی برای انجام امور قضایی وارد کلانتری معراج شد و به سراغ رحیمیان (یکی از افسران کلانتری) رفت.

او با مشاهده شهرت مرد ناگهان به چهره وی نگریست و پرسید دختری به نام «هستی» را می شناسد؟ آن مرد بی درنگ پاسخ داد، «هستی دختر خواهرش بود که از حدود 8 سال قبل دیگر خبری از او ندارند و نمی دانند مادرش او را به کسی فروخته یا به یکی از مراکز نگهداری کودکان سپرده است! طولی نکشید که ماجرای «هستی» رنگ و بوی روشنایی گرفت و آن مرد که «دایی هستی» بود بیان کرد خواهرش که در مرکز ترک اعتیاد بستری بود از حدود 3 ماه قبل به منزل بازگشته و حتی اگر متوجه شود دخترش در سبزوار است بسیار خوشحال خواهد شد.

با این برخورد اتفاقی، مددکار اجتماعی کلانتری هم با مددکار بهزیستی در سبزوار تماس گرفت و بدین ترتیب قرار ملاقات حضوری هستی و خانواده اش گذاشته شد، اما باز هم مادر هستی سر قرار نیامد و دختر نوجوان در انتظار دیدار مادر ماند. از سوی دیگر با تلاش مددکاران بالاخره هستی گوشی تلفن را به دست گرفت و در حالی که به شدت اشک می ریخت با دایی و مادرش گفت وگو کرد. دقایقی بعد هم با استفاده از فضای مجازی تصاویر آن ها در گوشی های تلفن نقش بست و مادر و دختر تصاویر یکدیگر را مشاهده کردند.

اکنون نیز قرار است بالاخره پس از گذشت 8 سال از روزی که «هستی» برای آخرین بار به چشمان مادرش نگریست، بار دیگر او را در آغوش بکشد و به دلیل فراهم نبودن شرایط نگهداری در منزل مادرش، باز هم در بهزیستی بماند. شاید هم مادر  او به همین دلیل خجالت می کشد با «هستی» روبه رو شود، اما تلاش ها برای این دیدار عاشقانه ادامه دارد.

منبع: تابناک

کلیدواژه: احمد علیرضابیگی استیضاح فاطمی امین روز معلم سید مهدی نیازی انتظار دیدار مادر احمد علیرضابیگی استیضاح فاطمی امین روز معلم سید مهدی نیازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۵۲۴۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب

«موسیو کمال» داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم است. او بعد از مسلمان شدن در جنگ تحمیلی ایران شرکت می‌کند.

به گزارش مشرق، بهزاد دانشگر با کتاب «موسیو کمال» به نمایشگاه کتاب ۱۴۰۳ تهران می‌آید. این کتاب داستانی است از زندگی جوانی فرانسوی به نام ژروم. او بعد از مسلمان شدن برای تقویت باورهای دینی خود به ایران سفر می‌کند، در قم درس طلبگی می‌خواند و در آخرین روزهای جنگ تحمیلی به آرزوی دیرینش می‌رسد و می‌شود تنها شهید اروپایی دفاع مقدس.

در بخشی از این کتاب می‌خوانید:

«گفت: مادرت برات بمیره! پس تو چرا هیچ زنی دنبال تابوتت نیست قربونت برم؟!» یکدفعه انگار همه ساکت شدند. نفس نمی‌کشیدیم انگار. به خودمان آمدیم. همه‌مان مرد بودیم. یک تعدادی سیاه آفریقایی. یک تعدادی با جثه‌های ریز مالزیایی. چندتایی سرخ و سفیدِ ترک. بقیه هم ایرانی؛ اما همه مَرد. بعد یکی از بین جمعیت در آمد گفت: مادرش مرده خانوم. اگه نمرده بود هم، نمی‌تونست بیاد بالا سر بچه‌ش. همه کس‌وکارش فرانسه‌ن. زن زیر لب ذکری گفت و بعد گفت: پس برید اون‌طرف تا من بیام به‌جای مادرش براش گریه کنم.»

«ژروم ایمانوئل» معروف به «کمال کورسل» ۹ آوریل ۱۹۶۴ در پاریس از مادری فرانسوی و پدری تونسی چشم به جهان گشود. پدرش با نام محمد از مهاجرین تونسی بود که برای کار به فرانسه آمده و در همانجا ماندگار شده بود. ژروم به تبعیت از مادرش آیین مسیحیت را برگزیده بود. وی در دوران نوجوانی سفری به تونس داشت و در آنجا با اسلام آشنا شد و در سن ۱۷ سالگی به دین مبین اسلام و مذهب اهل تسنن گرایش یافت.

شهید کورسل، مسیر طولانی از پاریس تا مرصاد، از مسیحیت تا تشیّع، از زندگی در قلب اروپا تا شهادت در جنگ میان ایران اسلامی و همه دنیای کفر را در هفت سال طی کرد و نامش به عنوان تنها شهید اروپایی دفاع مقدس ثبت شد.. مزار مطهر این شهید والامقام در گلزار شهدای علی‌بن‌جعفر (ع) قم، قطعه ۱۸ ردیف دوم قرار دارد.

دیگر خبرها

  • روایت زندگی تنها شهید فرانسوی دفاع مقدس در نمایشگاه کتاب
  • هستی گهواره من/ اضطراب مرگ معنا بخش زندگی / گریز از مرگ با مد و دفن شدن در نقش اجتماعی
  • معلّمان، قافله‌سالاران کاروان روشنگری
  • اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
  • جود بلینگام در آغوش مادرش قهرمانی رئال مادرید در لالیگا را جشن گرفت / عکس
  • عکس | پیام احساسی نفس بازغی برای تولد مادرش
  • پیام احساسی نفس بازغی برای تولد مادرش + عکس
  • شیرینی‌ها و شگفتی‌های کودکان به روایت یک دیدار
  • کودکان گمشده غزه در حسرت دیدار پدر و مادر
  • شکست خانگی رم برابر لورکوزن/ یاران سردار آزمون در انتظار معجزه